Bir kişi var, hâlâ onunla iyi olurum

یه نفر که حرمش آبروی آتیشه

رفته بودم اومد و یه کاری کرد برگردم

اون که دستمو گرفت وقتی جوونی کردم

اگه خوبه حالم خوبه با ابالفضل

اگه نا امیدی بگو یا ابالفضل

ای بهترین پناه ای ماه بی نظیر

بی دست کربلا دست منو بگیر

چرا قسمتم باید شکسته بالای باشه

این شبا تو حرمت جای ما خالی باشه

یادمه وقت تماشای ضریحت آقا

یه نفر شفا گرفت پای ضریحت آقا

دستمو گرفته کرم ابالفضل

سر پناه من شد حرم ابالفضل

اگه خوبه حالم خوبه با ابالفضل

اگه نا امیدی بگو یا ابالفضل

سردار سربلند سقای سر به زیر

بی دست کربلا دست منو بگیر

کیه که شبیه تو درد منو بشناسه

توی بی قراری هام رفیق من عباسه

پرای رو علمت عشق منه ای آقا

به قول آذری ها جانیم سنه ای آقا

واسه من که هیچکس نمیشه ابالفضل

حاجتم رو داده همیشه ابالفضل

اگه خوبه حالم خوبه با ابالفضل

اگه نا امیدی بگو یا ابالفضل

خالی خالیه دستای این فقیر

بی دست کربلا دست منو بگیر