İki aşk, iki nur

دو تا دریای پر از تلاطم

یکیشون سلطان کل ایران

یکی روزی رسون مردم قم

ما سر سفره این خواهر و برادریم

ما گدای بچه های موسی بن جعفریم

آره نوکریم آره نوکریم

توی گوهرشاد هر دلی بیتابه

هر دلی آرومه میگه یا امام رضا

توی این شبها کل این عالم با

خواهرش معصومه میگه یا امام رضا

السلطان یا اباالحسن ...

دو تا رود دو خورشید

دو تا پرچم همیشه بالا

یکی صحن و سراش کرب و بلایی

یکی آینه حضرت زهرا

ای دارن از کل ملائکه دل میبرن

ای آره نیمه قلب موسی بن جعفرن

فوق بشرن فوق بشرن

گدای آقا چشم خیست هر جا

سمت گنبد افتاد بگو یا امام رضا

آره این شبها بی خیال دنیا

روبرو گوهرشاد بگو یا امام رضا

السلطان یا امام رضا ...

یه بانو یه ارباب نگاهشون پناه عالمینه

یکی شهره به بانوی دمشقه

یکی ساکن بین الحرمینه

ما همون مجنونا همون گدای هر شبیم

ما همه زیر پرچم حسین و زینبیم

در تاب و تبیم در تاب و تبیم

دلای بیتاب نوکرای ارباب

باز میخونن امشب یا حسین بن علی

دلم مجنونه آخ بازم میخونه

هم قدم با زینب یا حسین بن علی

مولانا حسین بن علی ...