2021 Ramazan ayının ikinci gecesi münâcâtı.

باز هم کوه گناهم را کشیدم آمدم

قفل بر روی در میخانه مستان زدند

بی خیال قفل راهم را کشیدم آمدم

دوستم می گفت میمیری نرو دیوانه ای

حاصل عمر تباهم را کشیدم آمدم

ای خدا دیدی که از چنگال شیطان آخرش

دست های بی پناهم را کشیدم آمدم

از همان چشمان خشکی که خریداری نداشت

قطره قطره آب چاهم را کشیدم آمدم

آرزو هایم مرا در کنج زندان برده است

با خودم تبعید گاهم را کشیدم آمدم

باز هم دست مرا بر چادر زهرا رسان

رنج کار اشتباهم را کشیدم آمدم

یا علی وا می کند حبس دعا های مرا

از نجف کشکول آهم را کشیدم آمدم

گفت راوی زینب از هر کوچه با زحمت گذشت

دیگر از کوچه نگاهم را کشیدم آمدم

زینب از بازار برگشته خطابش با سر است

آستین پاره که از بی معجری که بهتر است

الهی به حق زینب الهی العفو ...