Ayın arkasında gökyüzü ne kadar hüzünlü

روی باغ یاس من سایه زد دست خزون

خراب شدن آرزو هام ای وای

سپید شدن تار مو هام ای وای

غمت چی کار کرده باهام ای وای

دست تو بالا نمیاد ای وای

شیش ماهه دنیا نمیاد ای وای

خوشی به مولا نمیاد ای وای

گریه کن به غریبی من

که سلامم شده بی جواب

جای سیلی روی صورتت

روی دستامه جای طناب

فاطمه فاطمه فاطمه ...

کی میدونه اون لگد با پهلوی تو چه کرد

کی میدونه اون غلاف با بازوی تو چه کرد

کجاست قباله فدک ای وای

تا که بشه دلش خنک ای وای

تو رو تو کوچه زد کتک ای وای

گرفت ازت جوونیتو ای وای

دیدم چشمای خونیتو ای وای

محاله که بمونی تو ای وای

حرف نامهربونی میشه

نوبهارم خزونی میشه

نیمه جونی و با هر نفس

هی لباس تو خونی میشه

فاطمه فاطمه فاطمه ...

این روزای آخری چه رازیه بینمون

گریه میکنیم برا گودال و حسینیمون

دوختی یه پیرهن براش ای وای

دعای غارت نشه کاش ای وای

فدای داغ کربلاش ای وای

اونا که از تو دلخورن ای وای

از کینه علی پرند ای وای

تشنه سرش رو میبرند ای وای

از توی قتلگاه حسین ناله یا بنیه میاد

هرچی که روضه داشت فاطمه به سراغ رقیه میاد

فاطمه فاطمه فاطمه ...