Hüzünlü kırlangıç, yaralı güvercin

داری میسوزی با بال و پر زخمی

آه روز و شب گریه میکنی

دردآور گریه میکنی

میخواهی من رو آروم کنی

آرومتر گریه میکنی

دست رو دلم نذار اسم سفر نیار

بچه هاتو ببین اشکمو در نیار

نبین سرپام و نبین که میخندم

واسه توئه زهرا اگه هنوز زنده ام

آه لحظه لحظه تو آتیشم

فکر کردی من آروم میشم

ایستاده بودم فاطمه

زدن تو رو پیش چشمم

قصه رفتن و دیگه بذار کنار

خدایی فاطمه اشکمو درنیار

دست رو دلم نذار اسم سفر نیار

بچه هاتو ببین اشکم رو در نیار

شکسته گلبرگات ولی بازم گل کن

به خاطر زینب یه کم تحمل کن

آه پیراهن حسینتو دست زینب میدی چرا

وقتی حسینو میبینی زیر لب میری کربلا

کنار بسترت نشسته بی قرار

به خاطر حسین اسم سفر نیار

به خاطر حسین اشکمو در نیار